این پیام رو دیدم خودم خیلی واقعا شکه شدم با اینکه کنکوری نیستم👇👇👇👇👇ساعت ۶ صبح از خواب بلندمیشی
صبحونه میخوری،یه بغض گلوت رو گرفته،بخاطر نخونده هات،توچشات یه حلقه اشکه.!
یاد تموم روزایی میوفتی که از دست دادی،که نخوندی!
که بازم گفتی از فردا...
میری سوار ماشین میشی...
توراه حوزه بقیه دوستات رو میبینی،اون تراز بالا های قلم چی رو میبینی!
بعضیا میخندن،شادن...
اصلا بعضیا رو می بینی که همه میدونن پزشکی قبول میشن...
همههه میدونن حتی تو...!
رد میشی از کنار جمعیت،میری سرجات میشینی،منتظری اما امروز خیلی سکوت کردی...خیلی حرف نمیزنی،روزات برات یاد اوری میشه...
دستت رو میزاری رو سرت؛
به خودت میگی بش فک نکن!
دفترچه سوالا رو میارن....
اولش یکی درمیون،بعدش سه تا درمیون...
بعدش حتی یه صفحه سوال رو کلا جواب نمیدی....
به خودت لعنت میفرستی...به زندگیت...
به جازدنت...به بیخیال بودنت...
و عقربه ساعت...ساعت ۱۲...
پایانِ همه چی؛
🖊️نذار این اتفاق بیوته
از ساعت ب ساعت این 49روز روانتقام بگیر؛
درصد ب درصدجمع کن؛
از زیست بخون از شیمی بخون از تاریخ بخون از جامعه و...؛
جونتو بذار برای این مدت🖤