تصمیمم و فکرم درسته

منم مثل تو بودم بی اعتماد به نفس خجالتی و گوشه گیر ولی رفتم دانشگاه اجتماع دوستای بیشتری پیدا کردم بهتر شدم الانم معلم موفقیم همه ازم تعریف میکنن. با آدمای برونگرا و با اعتماد به نفس بگرد تو دانشگاه خیلی تاثیر داره

چرا اخه عزیزم

میدونی بقیه چقد سر و دست میشکنن برا فرهنگیان؟

اتفاقا خوبی این کار برای شما که خجالتی هستی اینه که به مرور اخلاقت تغییر میکنه و خجالت رو میذاری کنار

همه هم بهم میگفتن معلم خوبی نمیشی خجالتی ای ولی همونا الان تعریف و تمجید میکنن ازم نذار حرفشون تاثیر بذاره روت

درست رو ادامه بده و روی پای خودت وایستا و درکنارش راه های افزایش اعتماد بنفس رو هم تمرین کن

من هم همین مشکلو داشتم رو خودم کار کردم خییییییلی بهتر شدم

ازدواج کردن هم راه حلش نیست

میری خانواده شوهر اونجا اذیت میشی

پس ریشه ای درست کن خودت رو و بفکر خودکشی و کارهای آدم ضعیفا نباش

همین که کنکور قبول شدی از خیلی ها جلوتری

یه روزی همین آدما تو کف پیشرفتت میمونن

عزیزم تو ک چند سال داری تحمل میکنی این یه چهار سالم تحمل کن سعی کن اخلاقاتو تغییر بدی الان جای هستی ک خیلیا دوست دارن جای تو باشن  سعی کن کتاب روابط اجتماعی اعتماد بنفس و فن بیان بخونی کم کم عوض میشی بعدا میگی عجب کاری میخواسم بکنم بعدشم معلم بشی کیسای بهتری پیدا میشه واسه ازدواجت 

اگر الان انصراف بدی گیر شوهرت میوفتی هی باید دستت جلوش دراز باشه

خوابگاه که کلا حسابش فرق میکنه

سال اول تقریبا برای همه سخته، خیلی جو سنگین و بدی داره ولی عادت میکنی

سعی نکن باهاشون دوست بشی واسه خودت باش ولی مهربون و خنده رو چیزی خواستن در توانت بود دریغ نکن کم کم باهم رفیق میشید سعی کن الان ک وقت داری و تنهای بری کتاب فن بیان و اعتماد بنفس بخونی 

پادکست دکتر شکوری 

هلی تاک 

اموزش فن بیان اعتماد بنفس بهامین دادرس 

اتفاقا استفاده کن از تنهاییت 

من دانشگاه خیلی روم تاثیر گذاشت تو اون چهار سال عوض شدم نمیگم الان خیلی اجتماعی و برونگراما نه ولی دیگه خجالتی ام نیستم اول میخواستم تو جمع حرف بزنم دست و پام میلرزید ولی الان نه اینطوری نیست

من دوستام عالی بودن تو خوابگاه خیلی بهم کمک میکردیم سعی کن حداقل با ی نفر صمیمی بشی یه ترم کمه یمقدار بگذره صمیمی میشید