چرا دیگه ما رسم داریم داماد غذا ومیوه واجیل بیاره بده ارایشگاه.من از ساعت شش صبح تا سه گرسنه بودم.خانوادمم تدارک داشتن میدیدن..شوهرم کل طایفشونو ناهار برنج وکباب دادن..این قدر بیشعور بود نکرد یه پرس بیاره در ارایشگاه..بدبختی هم اون روز رستوران های شهرمون پیک نداشتن خودم سفارش بدم.عصرش تو باغ از فشار دستام میلرزید
برای ازدواج خوب همه جوان ها.واسه ازدواج خواهرم..یه صلوات مهمونم کن..اجرتون با شهدا
خب شاید نمیدونستن آجیل! بدن به عدوس توارایشگاه بهش میگفتی حالابعدش بااونهمه ارایش کجامیخاستی مسواک ...
منظور تخمه نیست.یکم پسته و مغز بادام.مسواک برده بودم چون گفتم یه وقت دندونم رژی میشه تمیز کنم..اتفاقا خوب میدونستن.برای دخترش زنگ زده بود مادرشوهره حسابی سفارش کرد که دخترم ضعف نکنه..واسه ما نمیخاست انجام بده
برای ازدواج خوب همه جوان ها.واسه ازدواج خواهرم..یه صلوات مهمونم کن..اجرتون با شهدا
خانواده خودم نمیتونستن چون مسافتشون دور بود..میدونی رسم شهر ماست..واسه تموم عروس های ارایشگاه اوردن.منم فکر میکردم میارن برام..واسه همین چیزی نبردم..خانواده همسرم که یه طایفه را غذا دادن..همسرم هم که مث من زود نرفته بود ارایشگاه..میتونست برام بیاره..ولی نکردن
برای ازدواج خوب همه جوان ها.واسه ازدواج خواهرم..یه صلوات مهمونم کن..اجرتون با شهدا