دکترم امروز زنگ زد گفت بدترین وضعیت روحیو داری تجربه میکنی!💔

چه روزای سختی رو گذزوندی 

میشه روانپزشکت رو به منم معرفی کنی

راستی برای منم سواله که چرا اسم داروها رو نمیگن 

به شما تو خصوصی گفتم دیشب

غلامرضا خیرابادی

ببخشید من الزایمر دارم الان یادم اومد 😂

بابا چرا خودتو اذیت میکنی منطقی فکر کن مگه دخترای همسن تو چه کار بزرگی کردن که تو نتونستی بکنی اصلا گیرم همه موفق مگه شرایط زندگی تو با اونا یکیه؟! یا اینکه آیا همه همیشه یجور میمونن عزیزم باید قبول کنیم بزرگ شدیم باید قبول کنیم مثل قبل نیستیم ؛ وقتی تو مسیر یه هدف آرامش روانیمون این همه بهم میخوره بنظرم حداقل یه مدت بیخیال باید بشیم ؛ توهم ماشالا هنوز جوانی و خیلی فرصت ها داری یکم به خودت زمان بده

یادت بمونه هرچی بیشتر به خودت فشاربیاری بدتر میشی 

خیلی ممنون.

منم اصلا هیچی برام جالب نیست ولی دیگه نه سراغ دارو و این چرت و پرتا میرم و نه پیش کسی از افسردگی حرف میزنم دیگه تصمیم گرفتم فقط از خودم تعریف کنم و برای خودم زندگی کنم ؛ به هر حال به دنیا اومدیم عزیز و همه تو یه قبر میریم حالا یا شاد زندگی میکنیم یا با غم زندگی میکنیم تصمیم با خودمونه 

باورت نمیشه تو دوران افسردگی هرکی یه جور ضربه بهم وارد کرد حالا کنکور و درسا به کنار؛ داداشم هی مسخره ام میکنه میگه افسرده ایی و قرصات رو بخور اینا ؛ با دانشگاه نرفتنم اذیتم میکنن ؛ تو دوران افسردگی رفتم با یه پسر دوست شدم پسره از اون منحرفا بود و منم چون افسرده بودم نمیتونستم ترکش کنم ( باز خدارو هزاربار شکر میکنم حضوری هیچ وقت ندیدمش) خلاصه اگه یکم ضعف نشون بدی عالم و آدم دست به یکی میکنن بیشتر عذابت بدن 

حس میکنی فقط خودت سختی کشیدی !! نه عزیز  ۱۵ کیلو بخاطر افسردگی و فشار عصبی وزنم افزایش پیدا کرده ، استخونام درد میکنن نمیتونم راه برم چون ۵ ساله بیرون نرفتم و ویتامین D نداره بدنم و بدنم درد میکنه

روزی بوده که از تختم نمبتونستم بلند بشم ولی واقعا ارزش این همه سختی کشیدن رو داره ؟!!! 

چه دکتر خوبی

زنگم میزنه

منم مثل تو شدم شنیدم عشق بچگایم میخاد با یه دختر دیگه ازدواج کنه اصلا یه حس خنثی داشتم انگار که نه انگار😑

به نظرتون من چیکار کنم ؟ 🙂 به دلتون چی افتاده 

الان بهترین چه کارایی کردی که بهتر شدی ؟

فعلا دارم ردی خودم کار میکنم دستاوردی که تاحالا داشتم این بوده که ذهنم که اصلا کار نمیکرد و افکار خودکشی داشت الان نداره و اون حالت پوچی که داشتم بیشترش رفته و روابط سمی رو تونستم رها کنم و نشخوار ذهنی تا حدود زیادی کم شده با دیگران و مادرم صحبت میکنم 

عزیزم افسردگی اینجور نیست که یهو بگی خوب شدم قبلا هم گفتم همیشه باهات هست و کم کم باید رهاش کنی 

مدیتشن کردم ، مراقبه کردم، همه آدما رو که تنفر داشتم بخشیدم و هرروز موقع نماز خوندن براشون دعا کردم که خدا کمکشون کنه ؛ تا میتونی از خونه بیرون برو 

چه اتفاقاتی برات افتاد؟ 

فقد از اتفاقاتت بگو، از مشکلاتت بگو که به این وضع رسیدی، عاشق بودی عشقت رفت؟ 

من دقیقا ۶ ماه پیش تبدیل شدم به یه افسرده روانی، خداروشکر حالم خوب شد