2752
2734
عنوان

داستان زندگیم..

| مشاهده متن کامل بحث + 828 بازدید | 46 پست

خلاااااصه هی تند تند میگفت عقد بکنین،شد موقع خرید طلا با من با مامانم رفتم و اوناهم نامزدم و مادرش و خواهرنامزدم و دامادشون بودن،حالا خواهرشوهرم هرچی سرویس بنجل اشغال بهم پیشنهاد میداد و مامانم ناراحت شد گفت بزار دخترم انتخاب کنه منم دست رو یه سرویس متوسط گذاشتم که شد ۴۰تومن،بچه ها باورتون میشه خانواده شوهرم بعد از دوسال هنوز پول اون طلاهارو نداده؟؟🤐، بابای من خرج و مخارج عقد رو گرفت پا، و خلاصه سنگ تمام گذاشت، مامانم انگشتر کادو بهم داد داداشمم هر کدوم جداگانه طلا دادن حالا مادرشوهرم هیچی نداد و میگفت بخاطر اینکه پیش خانواده ی من کم نیارن میگفت بگین پدر داماد دو تومن کادو داده،، خواهرشوهرم ۳۰۰تومن کادو داد،،، مامانم اینا بهترین جهاز برام گرفتن خوشون پول میدان من و شوهرم میرفتیم میخردیم کوچکترین دخالت نکردن حالا خرید جهاز اونا ۷۰هزار نفر انداخته بودن دنبال خودشون همش دخالت بخدا فقط یه یخچال قدیمی، یه گاز طرح فر، تلویزون خریدن، من حتی لباسشویی و توستر هم بردم

❤🫀

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

خدا تیمارش کنه خواهر ما چه کاره اییم😂گذاشتم بقیه رو.. 

یاد خودم افتادم  آخر سر یه تلویزیون قدیمی داشتن دادن شوهرم 😉بابام یخچال گرفت رفته توی فامیل گفته پول پیششون ما دادیم یخچال خریدیم سیسمونی دخترمم گفتن ما خریدیم منم گفتم دروغ گفتن

همه آرزویم اما چه کنم که بسته پایم.....
خدا تیمارش کنه خواهر ما چه کاره اییم😂گذاشتم بقیه رو.. 

من جرات ندارم تا سرکوچه برم باشوهرم  مامانش بفهمه میگه چرا بما نگفتین دیروز از صبح رفته باغ تا۹ شب منم زنگ زدم پدرشوهرم مادرشوهرم گوشی برداشت  زدم بروش 

همه آرزویم اما چه کنم که بسته پایم.....

لایکم کن عزیزم

هیچی اونقدر ارزش نداره که از ارامشت و خوابت یا زندگیت بزنی،چون یه مدت که بگذره میفهمی الکی فکرتودرگیرش کرده بودی و اخرش میفهمی این واست یه تجربه بود که قوی تر از قبل بشی،پس هیچی رو سخت نگیر‌.

داداشت نمی‌دونست دوستش تو چ سطحی هستن؟

پسر قشنگم از وقتی اومدی هر روز مامانی بهاره😍.مادر بودن حس عجیب و خاصیست. احساس میکنم قلبم جایی بیرون از سینه میتپد.                                 پسرم، مرد کوچکم، جهان برای من در تو خلاصه میشود💙💙💙   پسرم آرام دوستت خواهم داشت طوریکه هیچکس به جز خودت این حس مرا درک نخواهد کرد💙
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2687