اولش بگم که مشاوره نمیاد و نمیزاره منم برم،حرف هم باهاش زدم بدتر شده
خونه تمیزه اکثر وقتا،غذا همیشه میپزم،دستپختمم خیلی خوبه،خونه میاد رو مخش رژه نمیرم ولی نمیدونم چرا اینطوریه؟
۲سال عقد بودم،۲سال هم میشه که عروسی کردم عین ابن ۲ سال شوهرم سر هم ۲۴ساعت خونه خودمون نبوده،نزدیک مادرشوهرمم،شوهرم شب و روز اونجاست فقط برای خواب میاد خونه یا رابطه...
باهاش حرف زدم بهتر نشد ک بدتر شد
من ۱۹سالمه شوهرم۲۷ سالشه
برو خونه مامانت
بچه ننس
سخت بگیر واسش
وابسته مادرشه
وقت اونجا میره یا بیرؤن
شوهر من وقتی میره بیرون زود زنگ میزنم میگم عزیزم قلیون دم کردم ی فیلم عالی با ی شام عالی پنج دقیقه نمیکشه میاد
باهاش بشین صحبت کن
کم محلی کن برات مهم نباشه
من با مادر شوهرم همسایه ایم شوهرم مادرشو میپرسته من برام اصلاااااااا مهم نیست اتفاقا میگم برو اونجا غذاتم بخور ولی
از .وقتتی ازادش گذاشتم جذابیت اونجا براش کمتر شده
هر چی بگی بدتره چون به خرفت گوش نمیده
ول کن برو تو هم. تا یاد بگیره جاش کنار زنشه نه خونه دیگران
برا خودت غذا بپز بخور منتظرش نباش هر کاری تا الان کردی برعکسشو انجام بده باشگاه ب و خرید برو بزار فک کنه وقتی خونه نیست بهت خوش میگذره
بچه داری
خونتون باید دور از محله ی اونا باشه
بی پولش کن 😂
این ی گوش مالی حسابی
میخواد
هفت ساله طبقه پایین مادرشوهرم زندگی
میکنم شوهرمو بازور ده روز یبار میبرم شب نشینی
