باهتون رک حرف بزنم ناراحت نمیشید ؟؟
پس اول به خودتون فکر میکردید
بچه که خودش در نزد بیاد خونه ی شما
چرا وقتی فهمیدید همسرتون خیانت کرده و ازش باردار شدید ؟چرا فکری نکردید ؟ اون زمان هم فکر خودتون بودید درسته؟ از گناه سقط ترسیدید ؟ ترسیدیدتاوان بدید ؟
ترسیدید به بدنت اسیب برسه ؟خوب شما که فکر خودت بودی بچه رو چرا نگه داشتی تا اخر به خودت فکر میکردی و بیخیالش میشدی
نکنه مثل خیلی از زنها اوردید لنگر بشه پای همسرتون
دقیقا همسرتون کاری که شما در حق بچه میکنید رو در حق شما کرد یکی رو اورد تو زندگیش و بیخیال مسئولیتی که نسبت به اون ادم داشت شد
گفت خودم و هوا و هوسم و غریزه ام ارحجیت داره به مسئولیتم خودم چی تا کی پای این زن بسوزم و بسازم تازه شما با خواست و انتخاب خودت وارد زندگی این اقا شدید اما اون طفل معصوم بدون خواست خودش و به خواست شما وارد این زندگی شد
یکی از نزدیک ترین ادم های زندگی من بچه ی طلاقه ۷۰ سالشه کاش میشد ببرم پیشش از شرایط بدش بگه
تازه این ادم تو شرایط مالی خیلی خوب بزرگ شده فقط روحش بد جور اسیب دیده ازارهایی که از نامادری دیده از جامعه و مردم
در اخر بازم زندگی خودتونه و ما هرچی بگیم فایده ای نداره و شما تصمیم اخر رو میگیرید ولی کاش باز هم خودخواهانه عمل نکنید