خیلی میترسم دیشب از فکرش تاصبح نخوابیدم نگرانم ک سنم داره میگزره و میرم سمت پیری و نابودی خیلی ترسناکه اینهمه تودنیا تلاش کردی وا س به دست آوردن حالا همرو بزاری بری خیلی سخته رو تشک گرم و نرم خوابیدی ی عمر حالا بری زیر خروارهاخاک روزمین سرد این فکرها عذابم میده اینکه داره ۳۰ سالم میش و ۲۰ سال دیگ تازه میش ۵۰ سالم و میرم سمت پیری و تموم شدن عمرم ای کاش همه زندگی اینوربود کسی نمیمرد سن کسی بالا نمی‌رفت از نوجوانی تالان توذهنم پراز علامت سواله ک خدا ک میخوا مارو ببره چرااورده
داره تبدیل ب فوبی میش وقتی بهش فکرمیکنم حالم خراب میش
بیخیال بابا ، میدونم سخته ، ولی انقد دلبسته نباش تازه ۳۰شالته
دختر ۲۰ سال میدونی چقدره؟
منم میترسم ولی کاری نمیشه کرد
ایمانتو قوی کن
این دنیا محل گذره
اومدی این دنیا کوله بار جمع کنی برای آخرت
قرار نیست نیست و نابود بشی
بعد هم اینهمه استرست غیر طبیعیه
اگر همیشه تکرار میشه پیش یه روانشناس برو
تو خوده منی منم این افکار واقعا آزارم میده با این که ثانیه ای بیکار نیستم ولی این افکار همش تو مخم میچرخه
چرا غم میخوری از بهر مردن
مگر آنان که غم خوردن نمردن !؟
آدم خوب و نیکوکار باش،فکر کن هر لحظه عمر داره تموم میشه،بدون گناه زندگی کن،اونوقت مرگ برات شیرین میشه
ما هر لحظه به مرگ نزدیکیم به سن نیست ک فقط تفکراتمون این جوره که کسی که سنش بیشتره به مرگ نزدیکتره در صورتی که همه مون به مرگ نزدیکیم.
منم مثل تو بودم ولی زندگی پس از زندگی رو که دیدم خیلی نمیترسم
ترس هست اونم بخاطر اعمالمه بخاطر قبرو اینچیزا نیست
فقط منم علاوه بر اینکه نمیترسم ،دوست هم دارم؟
طرز فکرت رو نسبت به مرگ باید عوض کنی
مرگ خودش یه نعمته یه نعمت خیلی خوب
اتفاقا من شاکرم که قرار بمیریم . چه قدر دیگه این روند تکراری زندگی بکنیم .
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
33 ثانیه پیش
36 ثانیه پیش
38 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
