باردارم بچه هام مریضن نباید بگیرم بچه هام و همسرم خونه مادرشن.
تنها بودم با بچه ها ولی تنهایی تنها نه....
بشدت بمرگ فکر میکنم.
چقدر سخته دل کندن .
شاید سختی و عظمت مرگ برای ما همین دل تنگی و دل کندن باشه.....
اوف دنیا اوف.
خدا کنه وقتی میرم اونور بگیم آخیش ب سختی اش می ارزید.
نگیم ای بابا اون از اونجا این اینجا...
یا زهرا برس ب داد دل ما
بارداری سخته واقعا خدا چقدر در قران دربارش گفته
منم باردارم و سرکلاژی و استراحت مطلق
الانم پسرم لوزه ش عفونت کرده و زیر تب داره میسوزه نمیتونم از فکر زیادی بخوابم
منم باردارم و تازه اثاث کشی کردم موقت باید باز اثاث کشی کنماز اسفند بچه هام مریض شدن یکیشون دو هفته بستری شد و دو سه هفته است مرخص شده باز جفتشون آبله مرغون گرفتن من نباید بگیرم.قرنطینه ام فردا هم بابام عمل داره هم ما مریضیم هم ابجیم مامانم دست تنها....
آخ دنیا آخ گلوم ترکید از بغض
چند هفته ای
من ۲۲ هفته
من همیشه با بچه هام میخوابم شوهرم کلا تنهایی می‌خوابه
دوتا یه دختر و یه پسر
منم دوهفته درگیر سرماخوردگی بچه هام بودم تازه داشتن روبه راه میشدن که لوزه پسرم عفونت کرده باید عمل بشه منم که با جسد فرقی ندارم خودم محتاجم برای درست کردن غذا
و فصل امتحان پسرم فردا هم امتحان داره الانم مریضه
دلم داره میترکه از ناراحتی
کاشکی حاملگیم پر خطر نبود و میتونستم زودتر ببرمش برای عمل
