نگاه غمزدت را پر از عتاب مکن
به جز تو نیست امیدم مرا جواب مکن
دلم به خِیر دل از دلبری چنین برده
تو خون دیده ما بین دلم کباب مکن
نگو که من نشناسم دل حقیران را
به پیش غیر مرا هی شما خطاب مکن
هزار آیه بخواندم که من نه آن رندم
تو هر کلام مرا خط به خط کتاب مکن
نگو که نامه ی عشق مرا نخواندی یار
تو کاخ عشق مرا لحظهای سراب مکن
برا عشق تو مردن تمام من جان است
بمان و حال دل مرده ام خراب مکن
جا مانده از روز های۱۴۰۰