2733
2734
عنوان

مادرشوهر....😔😔😔😔

402 بازدید | 17 پست

خیلی‌ ناراحتم امروز بعد از دو هفته رفتم خونه مادرشوهر دیدم خواهر شوهرم دارم کوکو درست می‌کنه با دست داشت گرد میکرد میزاشت ت ظرف مادرشوهرم برمی‌داشت ت روغن گذاشتش خواهر ش‌‌.. پریود بود خیلی درد داشت گفتم بده به من من گردش کنم ت درد داری گفت دستمو کثیف کردم نمیخاد مادر شوهرم گف ن خواهش میکنم خودم هستم کلا نداشتن من دست بزنم ربع ساعت بعد دیدم خواهر شوهر.بزرگم اومده دورش بدون دستکش داره درست می‌کنه خیلی ناراحت شدم چیزی نگفتم .. که جاریم از بیرون اومد ت خونه اومد ت آشپزخونه من درگیر شستن شیشه شیر بودم مادرشوهرم داشت کوکو سرخ میکرد گفت نگاه الان از ت دستم بیرون میاره خودش سرخ می‌کنه امروز کل خونه جارو زنه نمیدونم فلان شسته من عروسی کردم اونا نامزدن صیغه خوندن من فقط لبخند زدم هیچی نگفتم تا دیگه هیچ کاری نکردم فقط بعد شام ظرفا رو شستم به خواهرش گفتم من گفتم بزار من کمکت کنم نداشتید من دست بزنم دوست نداشتن یا حالتون بهم می‌خورد من دست بزنم گفت نه فلان بمانه فقط با من اینجوری میکنن منو منم خیلی کم میرم بخاطر شوهرم مجبورم 

هر وقت من میرم مادرشوهرم مریض یا ناراحت خودشو افسرد میکنه وقتی با دامادش هست با اونیکی پسرشو عروسش هست خوشحاله.... فقط با من و شوهرم اینجوریه 

من به شوهرم گفتم مامان تا ما رو میبینه مریضه میگه نه کلا اینجوریه

به شوهرت اینارو نگو نمیفهمه اینا سیاست های زنانه است باعث میشه ازش دور بشی 

این موضوع رو گفتم بهش که مامانت اینجوری کرده فلان کرده 

چرا نگم ؟؟اینجوری ت دلم میمونه میترکم گفتم بهش کاری میکنن کلا اونجا رفتنم خیلی کم بشه 

2731

عزیزم قراره کار بهت بدن طوق کلفتی بندازن گردنت؟ ولشون کن مهمون برو مهمون بیا بزار طوق کلفتی مال جاریت باشه.مال منم دقیقا همیناس همه چیشون و پول و خوشی و خوشبختیشون مال اون جاریمه و تومراسماش مارو محل ندادن و دعوت نکردن و فقط فرقش بامال شمااینه که اصلا نمیزارن کار کنه و هرچیو میخواد دست بزنه میگن نه تو بشین و اگه من باشم تعارف کنم حتما قبول میکنن و تیکه میندازن که بیشترم کار کنم ! بنظرم من شرایطم بدتره که

ببین شاید حالت گفتند تعارف گونه است ما جایی مهمون بودیم خونه دوستمون بود دوست کوچکتر از من رفت آشپزخونه بلافاصله برگشت گفت کاری نداشتن من پا شدم رفتم خودم کفگیر رو برداشتم گفتم من برنج میکشم کلی خوشحال شد صاحب خونه 

وقتی مادر شوهرت گفته الان میاد از دستم میگیره به نظرم منظورش این بوده که تو هم همین کار رو بکنی بگیری از دستش و کمک کنی

به شوهرت اینارو نگو نمیفهمه اینا سیاست های زنانه است باعث میشه ازش دور بشی 

اتفاقا بگه بهتر سری بعد خودش زیر چشمی نگاه میکنه می فهمه حق با زنش

دل مرنجان که‌ ز هر دل به خدا راهی است 
گلم منم میخاستتم دست بزنم نداشتن من دیگه گفتم پس بیخیال ولشون کن 

مثلا اینجور وقتا برو کفگیر رو بگیر از مادر شوهرت یا دستت رو بشور بگو من کمک میکنم تازه یکم با سیاست تر اینه که بگی من گوجه خیارشور بیارم خرد کنم 

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز