باهم رفته بودیم یه شهر دیگه برا عروسی دختر کوچولوش که چهار سالشع داشت کمک میکرر لحاف تشک میندااخت منم پریود بودم شکمم درد میکرد کمک نمیکرردم گفتم که (النا)همون خواهرزاده شوهرم از طرف من کمک میکنه دیگه به شوخی
خواهرشوهرم با لحن خیلی تندو جدی گفت از طرف تو چرا اگه کمکیم بکنه از طرف مادرش داره میکنه
والا من برا بچش خیلی زحمت کشیدم شبا که شیفت بود میرفتم هرجور که شده از بچش نگهداری میکردم همه میگن لحنش همینه شوخی کرده ولی بنظرم شوخی نبود منم کلا جوابشو ندادم