2733
2734

هنوزم قابل احترام هست ؟البته من هیچ بی احترامی نمیکنم ولی میخوام رفت و آمد نکنم دیگه 

مامانم وقتی مجرد بودم کلی سکه و طلا داشت سه سال پیش حدود یک میلیارد طلا داشت من دانشجو بودم شهر دیگه خیلیی دلم میخواست یه ماشین ساده زیر پام باشه در حد ۲۰۰ تومن کلی گریه کردم التماس کردم واسه ماشین بخرن هی میگفت باشه میخرم امیدوارم میکرد بعد میگفت چه فکری کردی مگه من گنج دارم!!!!چند مدت بعدش طلاهاش رو فروخت آپارتمان خرید البته شریکی 

از اونموقع تا حالا نتونستم کنار بیام با این قضیه 

من برای جای ترک های پوستی بعد از زایمانم از روغن آنتی استرچ مارک برند آنانه استفاده کردم که یک برند سوییسی بود.

 برای من واقعا مثل معجزه عمل کرد. حتما تو دوران بارداری قبل از ایجادترک ها یا تا وقتی که ترک ها هنوز قدیمی نشدن و قرمز هستن استفاده کنید که زود برطرف بشه. برای ترک های ایجاد شده با چاقی یا لاغری هم عالیه. لینکشو میزارم چون میدونم دغدغه خیلی از ماماناس

پر توقعی 

چرا مادرت باید طلاهاشو بده ماشین برای شما که امکان تصادف هم داره که هم ممکنه شما دچار خطر و آسیب بشی هم پول از دست بره

ماشین خرج بنزین و تعمیرگاه و افت قیمت داره 

ولی خونه سرمایه ایه که افزایش پیدا میکنه

مادری که برای بچه اش فداکاری نکنه یه آدم قابل احترام معمولی هست


وقتی یه غم یا یه مشکل پیش میاد میشینم فکر میکنم خب الان این مسئله چقدر مهمه؟ فردا هم همین اندازه مهمه؟ دو ماه دیگه چی؟ سال دیگه چی؟ بعد مقیاسم رو بزرگ تر میکنم : غم من در قیاس با غم سایر مخلوقات در پهنه جغرافیایی این کره چقدر مهمه؟ مشکل من در برابر مشکلات تاریخ خلقت و رنج بشر چقدر بزرگه؟ و اینجوری میفهمم خوشبختم.اسم کاربری من از یه تناقض فلسفی گرفته شده. اگر یه الاغ گرسنه و تشنه رو با فاصله برابر از آب و علوفه ببندن احتمالا انقده بین انتخاب یکی شون تعلل میکنه که از تشنگی و گرسنگی بمیره. آدمها هم خیلی با این موقعیت مواجه میشن و بین دو انتخاب انقده مردد میشن که هر دو فرصت رو از دست میدن
پر توقعی  چرا مادرت باید طلاهاشو بده ماشین برای شما که امکان تصادف هم داره که هم ممکنه شما دچا ...

واقعا میگید؟؟پس چرا این همه آدم اطراف من مادرشون سکه فروخت ماشین زیرپای بچه اش کرد؟؟

چرا فکر میکنی یه تومن داشته باید دویستشا میداده شما

فکر نمیکنم باید همین جور میشد چون اطرافیانم خانواده هاشون طلا فروختن تا ماشین بخرن شما هم فکر کنم فداکاری ندیدی تتو خانوادت عادت نداری

کار مادره معقول تر بود ( نظر شخصی )

هشت سین 🌺 یک نفر نیست تو را قسمت من گرداند ؟ کار خیر است اگر این شهر مسلمان دارد 🌺 کی بشه که بگم شد 💜 یعنی میشه که بشه ؟ 💜 استرس گرفتم از نشدن دوصد استرس گرفتم از شدن 💜 ششمین سال انتظار 💜 من منتظر تو، تو منتظر چی ؟ بیا دیگه خب 💜 در آستانه چهل سالگی، باز هم انتظار بهتر از اتمام 💜 فلانی جانم، من بدون تو میتونم زندگی کنم، بخندم، شاد باشم، انرژی ببخشم، اما اگر تو باشی، همه اینها رو راحت تر انجام میدم ، همین 💜 ما حسرت دلتنگی و تنهایی عشقیم، یعقوب پسر دید زلیخا که جوان شد 💜 💜 آیا هنوز آمدنت را بها کم است💜 
کار مادره معقول تر بود ( نظر شخصی )

حتی به قیمت داغون شدن روح و روان بچه اش؟؟چقدر خودخواهین شما 

مامان من خودش ماشین داشت ولی چون می‌ترسید ماشینش آسیبی ببینه حتی تو شهر خودمون نمیذاشت زیر پای من باشه من از دوست پسرم رانندگی یاد گرفتم 

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687