من به شوهرم شک دارم چون بشدت مشکوکه.
من ۲۴ سالگی اولین بچم رو بدنیا آوردم و توی بارداریم شوهرم زیاد چت میکرد بهش میگفتم چقد چت میکنی. میگفت الکی حساس شدی دیوونه ای شکاکی... در حالی که چند ماه بعدش یسری اسکرین شات ازش پیدا کردم تو لپتابش که بله... با چندین نفر چت عاشقونه داشته.
یه مدت طولانی حدود ۴ سال خبری نبود دیگه از این چت کردنای مشکوک ... بنظرم زندگیم داشت خوب پیش میرفت. کم کم داشتم رابطه مون رو بازسازی میکردم چون قبل بچه خیلیییی همدیگرو دوست داشتیم.
تا اینکه دوباره باردار شدم و بچه دومم بدنیا اومد. اولش اوکی بود میومد کمکم و کار خاصی نمیکرد ... که کم کم بیرون رفتنای طولانی و بدون دلیلش شروع شد.
یروز بهم گفت من دیگه نمیتونم بسوزم به پای تو... میخوام جوونی کنم عشق و حال کنم.
۵ ۶ ساعت میرفت بیرون کلا معمولا برای خواب میومد خونه.
وقتی بهش میگفتم رفتارات رو دوست ندارم بهت شک دارم. میگفت الکی شک داری چیزی نیست.. به جون بچم قسم میخورد که چیزی نیست.
تا اینکه با پدر و مادرش درمیون گذاشتم و اونا هم گفتن آره مشکوکه.... خلاصهههه