جاریم هروقت میریم خونشون چندتا چیز جدید خریده مثلا کولر گازی برای اتاق بچه هاش تلویزیون جدا کنسول برای پذیرایی هردقعه ک میریم نمیدونم پول از کجا میارن این همه
شوهرش براش مطبخ ب چه قشنگی درست کرده
من به شوهرم میگم میگه انشالله خونه جدید این کارارو بزار آخه خونه پیش خرید کردیم س سال دیگه میدن کو تا اون خونه
جاریم سه تا بچه داره اولیش ۱۵سالشه منم ی دختر دوساله دارم اونا از ما بزرگترن از لحاظ سنی نمی‌خوام حسودی کنم و مقایسه ولی هربار ک میریم خونشون مثلا صدام می‌کنه بیا اتاق بچه ها کولر خریدم نگاه کن بیا مطبخمو نگاه کن میخواد منو حرص بده همش حالم بد میشه خیلی هم از این کارش هم از اینکه شوهرم من فقط بهونه درمیاره میگه خونه جدید و میپیچونه کاشکی می‌تونستم راضیش کنم کولر گازی برای اتاق و تلویزیون حداقل بخره ولی همش میگه ندارم افسردگی شدید گرفتم دوست دارم اصلا قطع رابطه کنم باهاشون
