2737
2734

من خونه بابامم احساس راحتی ندارم. وقتی میرم خونشون کلا راحت نیستم. 


مامانمم خیلی هوامو نداره بیشتر هوای خواهرمو داره‌ 


چندروز پیش ک همسرم رفته بود ماموریت ی شب رفتیم خونشون بعد هی مامانم چراغا رو خاموش میکرد آخر سر گفتم مامان تاریکه ... گفتن نه برامون اخطار برق اومده ..‌ حالا میخوای روشن کنی روشن کن ولی کلی برامون همش اخطار میاد. حالا اصلا مصرف برقی ندارن. 


بعد خواهرمم یاد گرفت هی به دخترم ک میخواست تی وی ببینه میگفت برامون اخطار اومده‌ خاموش کن. 


بعد خودش ۲۴ ساعته داره تی وی و ای فیلمو اینا میبینه‌ 


یعنی داغون شدم از کاراشون. خیلی ناراحت و دلخورم نمیتونمم بگم اصلا چون فقط الکی دعوا راه میندازن


شمام بودین ناراحت میشدین؟

با دوستامو بچه هام میخواستم همون روز برم بیرون. مامانم فقط دنبال کار خواهرم بود. اصلا انگار ن انگار من دارم با دوتا بچه میرم خیر سرم پیک نیک یه آبی بذاره یه خوراکی چیزی ... هیچی نداد. از در ک داشتیم میومدیم بیرون گفت ای وااای من هیچی ندادم ببری. چیکار میکنی حالا؟ گفتم هیچی از مغازه یه چیزی میخرم‌ 😐😑😔 تمااام این مدت ک ما داشتیم آماده می‌شدیم ایشون دنبال آماده کردن هدیه و گلدون برای معلم خواهرم بود


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
توسط   vfjkno658kh  |  47 دقیقه پیش
توسط   سوگلللللللللل  |  33 دقیقه پیش
داغ ترین های تاپیک های امروز