دیشب شام مهمون بودیم اونجا به مامانم گفتم دنیز هر چی میخوره نمیتونه قورت بده ببریم بدیم گلوشو فشار بده همسایمون رله گلوش بازشه؟
مثلا مامانم به فکر بچست من آروم گفتم مامان با صدای بلند پیش همه گف گوه نخور بچه رو کجا ببری تو از اول خنگ بودی ... کلی حرف بارم کرد پیش اون همه مهمون آبرو رف تا آخر مجلس نمیتونستم به روی کسی نگا کنم😔از اولم که رفتیم شام پیش همه میگفبه بچه نمیرسه بچه رو وقتی میاره خونه ما یکم من میرسم رنگ و روش باز شده الانم مامانم زنگ از دیروزم که ازش ناراحت بودم هعی میپرسید چیکار میکنید چی خوردی به بچه چی دادی منم از دیشب عصبانی بودم گفتم به تو چه که چی خوردیم چی دادم منم گفتم گوه خوردیم چطور بازم زنگ زد پرسید میگم به خودم مربوطه اول برو اون اخلاق گندتو درست کن بعد زنگ بزن پیش همه میگی گوه نخور .....کلی حرف بارم کرد
انقد ناراحتم از وقتی بچم به دنیا اومده اولین بارم رفتم یه مهمونی اونم از دماغ درآورد یعنی دیگه غلط کنم با مامانم جایی برم