الان شرایط نداریم واقعا هرراهی میریم قفله برامون
این پدری که من میبینم یا منو میکنه توگور یا جون مرگم میکنه
همه جوره داریم تلاش میکنیم یه زمینی چیزی بتونیم جور کنیم ولی الان واقعا نمیشه هرلحظمون تنش استرس اعصاب خوردی فجیع بخدا مدتیه اصن خاموش شدم عین یه مجسمه فقط برا بچم نفس میکشم انگار تو یه لجن زار گیرم
فک کن باباش هرلحظه که ببینمون فقط میناله کیی چقدر ازم پول میخواد ماهی ده دیقه میرم همونم حال بهم زنه واسه
اصن دیگه هیچ نمیرم پیششون بخدا دیگه کم اوردم باباش فوق العاده خاله زنکه جرات نیست غلطی کنیم آمار همه چیمونومیگیره
تا میریم بیرون زنگ میزنه فلان چی بخرین فلان کنین کجایین کیی میاین اصن آلرژی دارم به گوشی شوهرم بعضی وقتا یساعت بیشتز بریم بیرون خداشاهده تا۳بار هم زنگ میزنه
و من بشدت به سوهرم میتوپم
اصن ایقدر مشکل داریم بااین بشر که مخم سوت میکشه دیگه
حتی صدا و اسمشون میاد اعصابم بهم میریزه بخدا اصن زندگی نمیکنیم فک کن برای یه آدم بشدت نفهم و خودخواه زندگی ما ریدست تاکیی معلوم نیست