واسه پربازدیدی نمینویسم حالم واقعا بده پپل دکتر و روانشناس ندارم من اعتماد به نفسم خیلی ناجور پایینه جوری که اصلا نمیتونم حرف بزنم حالم اصلا خوب نیست داشتم تو سایتا راجع بهش میخوندم که چه گلی به سرم بگیرم که دیدم یه جا نوشته تجاوز در کودکی ممکنه باعثش باشه من تو نه سالگی توسط پدرم این باا سرم اومد اونموقع سعی کردم بیخیال باشم و خودمو اذیت نکنم ولی مگه میشه بهش فکر نمیکردم جوری که تا الان اصلا یادم رفته بود ولی الان همه خاطره ها دوباره اومدن سراغم احساس گناه و ناپاکی دارم اشکام بند نمیاد دلم میخواد زندگیمو تموم کنم دیگه طاقت ندارم چجوری میشه باهاش کنار بیام