طی این چندسالی که مشاوره میدم
کیس های مختلفی بودن
اما ناامیدی بچه هارو کل دیدم و پیام این عزیز که اومد
تصمیم گرفتم داستانشون رو بگم
این عزیز ۲۹سالشون بود که اومدن پیش من و گفتن تصمیم دارن کنکور بدن
دیپلم فنی بودن! و بعدش ازدواج کردن و ادامه تحصیل ندادن
فرزند معلول داشتن/همسرشون راننده ماشین سنگین بودن و اکثرا نبودن/مادر و پدرهمسرشون هم کهولت سن داشتن و پیش ایشون زندگی میکردن و نگهداریشون گردن ایشون بود🫠
روز عید به من پیام دادن بااین مضمون" لحظه سال تحویل دعاکردم و ازخدا خواستم امسال دلم رو خوش کنه گفتم سال تحویل شد منم زندگیم رو متحول میکنم"
تو یک سری درس ها واقعاقوی بودن باوجود ۱۱سال فاصله گرفتن از درس!
اما تمام دروس مجبوربودن امتحان نهایی بدن و همزمان برای کنکوربخونن در نهایت شد و ایشون دانشجوی پزشکی تعهداستان خودشونن🫠
هروقت بهانه داشتید...ایشون رو یادتون بیاد