ببین خدمت مگه چیه ک انقد بنده خدارو عذاب میدی ی تجربه بهت بگم برادر من نمیرفت خدمت ما اصرار ک برو خوبه فلان چنان مجبورش کردیم رفت سر یک ماه نشده فرار کرد اومد انقد دعواش پدرم کرد انقد بقیه بهش حرف زدن خانواده رفیق دوست آشنا غریبه نرفت ک نرفت اومدن گرفتن بردنش رفت ده روز موند دوباره فرار کرد اومد ی بدبختی ما کشیدیم ی ابرو ریزی ما کشیدیم ک روزی صدبار پشیمون شدیم باز ب بدبختی رفت دوباره اومد نرفت تا دوسال بعد اومدن دنبالش دوباره ....یعنی همیشه میگیم کاش هیچوقت دفترچه رد نکرده بود کسی که علاقه نداره نرفتنش بهتر از رفتنه
خیلیام ظرفیت ندارن نمیدونم میرن اونجا خودشون میکشن مثل یکی از هم محلی های ما طفلک خدا بیمارزتش