2733
2734

بچه ها داستان واقعی هست و مال دیشبه لطفا راهنمایی  کنید . میدونم زیاده ولی خواهش میکنم ذهنم درگیره


من و یه آقا پسری رو یه پروژه مشترک دانشگاهی کار میکردیم ولی نه رشته دانشگاهیمون نه شهر دانشگاه مون یکی نبود ولی خب مجبور بودیم با هم اون کارو پیش ببریم . قبل از شروع کار ، پسره و خانواده ام آشنا شده بودن تا ببین چجور آدمیه و با من آدم درستی تیم شدم یا نه . بعد اون پسره رشته اش خیلی تاپ بود ولی مال من متوسط . یه بار حرف از زندگی و مشغله هاش شده ایشون انگار به مامانم گفته بهار و تابستون میره شهرشون و به پدرش که کشاورزه کمک میکنه و به مامانم گفته لطفا به دختر خانمتون اینو نگید که میرم کشاورزی میکنم تابستون . بعد یه روزی چی شد مامانم از دهنش پرید و بهم گفت این قضیه رو .منم واقعا جا خوردم که خب کار کردن و کمک به پدر عار نیست که ،، چرا این از مامانم خواسته بهم نگه .



خلاصه بهار اومد و ما هم از طریق چت و ارسال فایل برا هم و اینا داشتیم رو کار تیمی مون کار میکردیم ولی این هی میگفت من صبح باید خیلی زود تر از قبل بیدار شدم برا همین الان باید بخوابم . تا زمستون بود و کار کشاورزی تعطیل بود تا نصف شب با هم در مورد کار چت میکردیم ولی خب از وقتی بهار اومد نمیتونست زیاد بیدار بمونه . خلاصه کم کم ارتباط مون زیاد تر شد و دیگه واقعا من داشتم بهش علاقمند میشدم و یه شب بهاری که گفت فردا باید ۵ صبح پاشم ، بهش گفتم میدونم چرا میخوای زود تر بیدار شی و کار داری . چرا ازم پنهونش میکنی .گفتم خب میدونم کمک به پدرته . بعدش گفت ازت خواهش میکنم توروخدا ادامه شو ننویس . اگه یه کلمه دیگه راجب این بنویسی دیگه ادامه نمیدم و نمیخونمش . بعدا گفت خودم یه روزی که وقت مناسبش برسه بهت میگم دلیل زود بیدار شدنامو و منم میدونم دلیلش همون کار تو مزرعه اس ولی خب بنظرتون چرا به مامانم گفته ولی به من نمیتونه بگه ؟ مگه من چه فرقی با مامانم دارم براش خب اگه بدونم به باباش کمک میکنه چی میشه ؟


این قضیه مال دیشبه لطفا شما راهنماییم کنید . من واقعا دوسش دارم و اونم اینو حس کرده بخاطر همین میخوام بفهمم دلیل این کارش چیه 

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



2731
چرا فکر کردم رمانه  حالا جدا همه اینا لطفاً توی انتخاب شوهر احساسی تصمیم نگیرین

رمان چیه وا مگه من بیکارم یه ساعت بیام رمان بنویسم 😐

کاش میشد اسکرین حرفامونو بفرستم تا باورت شه 

2738
دوران دانشجویی خیلی پر تنشه سعی کنید دچار اشتباه نشید مطمئن باشید بعد از این برهه کیس های خیلی بهتری ...

اون که قطعا همینطوره ولی من واقعا دلیل این کارشو نمیتونم بفهمم که من چرا نباید بفهمم و حتی به روش بیارم اونو 

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز