2752
2734

لطفا نگین برو پیش مشاور میخام نظرات اکثریت رو بدونم بعد اقدام ب کاری کنم حالا یا مشاور باشه یا به زندگیم ادامه بدم یا هم جدایی رو انتخاب کنم

اول بدیاشو میگم

بشدت عصبانی و پرخاشگره موقع دعوا ولی نه کتک میزنه نه چیزی میشکونه

صب تا شب سرکاره ولی از آخر هیچ پولی نداریم و هروقت میگم پول میگه ندارم و موجودی کارتشو نشون میده 

یکساله قراره ببرتم دکتر و پول بده کلاس ثبت نام کنم نمیده و کلا نادیده گرفته وقتیم بروش میزنم میگ خب بیا اخر هفته بریم دکتر دکتر پیدا کردی اصلاو باز آخر هفته میشه کلا فراموش میشه 

برای کلاس هم همش میگ خب برو همین فردا چرا نمیری ولی خب کلاس پول میخاد و میگ ندارم

دوساله من گواهینامه رانندگی گرفتم و با عشق و ذوق ثبت نام کرده بودم و خوشحال بودم ازین ب بعد رانندگی میکنم 

ولی ماشین نمیده دستم و هیچ تلاشی نمیکنه بم یاد بده منم خیلی پارسال اصرار میکردم بریم تمرین با هزارتا التماس راضی میشد بریم ولی هر جلسه با گریه و دعوا برمیگشتم خونه چون توهین میکرد بهم و سرم داد میزد حتی برای یک دست انداز کوچیک منم قید این آرزومو زدم چون روانم آسیب میدید

نمیزاره برم سرکار و من هرروز تو خونه افسرده تر و بی کفایت تر میشم من دانشجوام میگ باشه بعد دانشگاهت تموم شد برو ازمون استخدامی معلمی شرکت کن ( من متنفرم از معلمی :)

از قیافش خوشم نمیاد و خجالت میکشم برم بیرون باهاش حدس میزنم بیاین بگین مگ کور بودی موقع ازدواج باید بگم بله کور بودم من اون موقع ۱۴ سال بیشتر نداشتم و خام یسری حرفای عاشقانش شدم دوست نبودیم ولی موقعی ک خاستگار ی اومد تا یکی دوماه تو تل حرف میزدیم و کلا موقع خاسنکاری انقدر خجالت میکشیدم ک قیافشو توجه نکردم فقط عکسشو دیده بودم ک تو عکس خوب بود بنظرم ولی تو واقعیت فرق داشت 

هرجا میخاد بره اول با من هماهنگ نمیکنه هماهنگیاشو میکنه بعد بمن میاد میگع

ما هنوز بچه نداریم ولی بارها بمن گفته بیا بچه دار شیم و دیگ خیلی پرو شدی هرچی هیچی نمیگم و این حرفا و من هرموقع این بحث میشه بشدت ناراحت میشدم و قهر میکردم 

من روز ب روز ک میگذره احساس میکنم از پس بچه داری بر نمیام من هنوز کارا و مسئولیتای زندگی بهش عادت نکردم و تا شاید حداقل پنج سال دیگه امادگی بچه ندارم از ته دل ( ۲۱ سالمه)

دیشب تو دعوا با تنفر خاصی بهم نگاه میکرد ک سابقه نداشت و اولین بار بهم گفت شیطونه میگ طلاقت بدم برم پرتت کنم جلوی خانوادت💔

تو کارای خونه هم ک اصلا همکاری نمیکنه و من خدمتکارش شدم و بهانش اینه صب تا شب میره سرکار وقتیم تعطیله مدت طولانی میگه ولم کن میخام استراحت کنم

زندگیش شده ورزش ورزش صب تا شب ک سرکاره نیس وقتیم میاد اکثر وقتا اولویتش با ورزشه و میره ورزش میکنه و سالی یکی دو دفع اردوی ورزشی میره ب مدت چند روز

بازم هس ولی من حقیقتا دیگ مغزم قفل کرده و یادم نمیاد اگر یادم اومد میگم 

من خیلی از آینده میترسم و میگم قبل اینکه بچه دار شدم جدا شم و میترسم پشیمون بشم ک اینکارو نکردم و اگ جدا بشم میترسم پشیمون شم ک جدا شدم کلا نمیدونم چیکار کنم با زندگیم 



هستین و اگه خوندین ادامشو بزارم و لیست خوبیاشو بگم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

لیست خوبیاش


مستقله و تقریبا از پس همه کارا برمیاد 

خانوادش هیچ دخالتی ندارن تو زندگیم و فقط در حد چنتا نصیحته ک پنهانی میان بمن میگن 

رفیق باز نیس 

احترام خانوادمو نگه میداره 

اجتماعی و خونگرمع برعکس من 

شغل آبرومند و مناسبی داره

از نظر مردم بیست بیسته و همه ازش تعریف میکنن ک چ پسر خوبیه 

قدوبالای خوبی داره 

پختس و خیلی کم بچه بازی در میاره 

خونه داریم

ماشین هم داریم 

تو محیط کارش سنگینه و گرم نمیگیره با همکارای زنش

بهم خیانت نکرده و فکر نمیکنم اینکارو بکنه البته هیچی از هیچکس بعید نیس 

تو جمع منو خراب نمیکنه 

وقتی قهریم کلا اون پیشقدم میشه 

اعتیاد نداره 

به دستپختم ایراد نمیگیره ولی تشکر هم نمیکنه بیشتر اوقات

بیشتر وقتا لوسم میکنه و قربون صدقم میره ولی با رفتار دیشبش فهمیدم همشون الکیه 

و دیشب گف من بدبخت شدم از وقتی باهات ازدواج کردم

چون ازهمین الان هیچ امیدی ب بهبود زندگیتون نداری و تزش دلسرد شدی جدابشی بهتره عزیزم

ادامه این زندگی باعث افسردگیت میشه فقط

تو نیازای اجتماعیتو از همین الان مجبوری سرکوب کنی..چ برسه ب اینکه بچه هم بیاری!دیگ کلا فقط باید خودتو فدای بچه کنی..االبته اینطورم ک تعریف میکنی شرایط مالی بچه دارشدنو ندارین اصلن

چگونه حمل کند این قاصدک جنون را..؟

شوهرت چن سالشه؟

ببین اینکه واسه رانندگی سرت داد میزده بخدا اکثر خانوما اینقد تو سرشون داد زدن تا راننده شدن

کلا مرد جماعت تو اموزش رانندگی اعصابشون صفرره

من خودم مجردم بابام اینقد سرم داد زد و اینقد گریه کردم تا یاد گرفتم 

ولی کوتاه نیومدم

داروی گیاهی ارامش بخش براش دم کن

عدس و یه سری غذاها که لاعث ضعیف شدن اعصاب میشه رو حذف کن


و همع این چیزایی که گفتی درست میشه ولی مشخصه با اینکه ۷ساله متاهلی ولی تجربت خیلی کمه و بلد نیسی رو شوهرت و زندگیت کار کنی

"اشتباه کردن" اشتباه نیست، در اشتباه ماندن اشتباه است..🧡
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687