ما پنج ماه قبل کات کردیم بخاطر لجبازی جفتمون و تو این مدتم جفتمون تنها بودیم
یچیزی شنیده بودم میخواستم راست و دروغش رو بفهمم بهش گفتم میخوام ببینمت اونم گفت باشه
خلاصه رفتم دیدمش دوساعت حرف زدیم من قلبم وقتی میبینمش بیرون از سینه م میزنه 🥹🥺خیلی عاشقشم اونم تو این مدت حالش بد بوده و دورادور هوامو داشته ولی خب سنیگینم باهم. دیشب بهش گفتم من خیلی دوست دارم دیوونه یلحظه هم نتونستم از فکرت بیرون بیام🥺اخه رو قلبم سنگینی میکرد. من مرد ندیده نیستم من کارمندم من پیشنهاد زیاد داشتم اما این قلبمو برد🥺جوری که حتی از دور میبینمش قلبم میلرزه نفسم بالا نمیاد پاهام میلرزه 😭عاشقش شدم 😭😭حاضرم اگه یک روز قراره عمر کنم تو خونه اون و کنار اون باشم
در صورتی که همه چیز من بالاتره. قیافم. شغلم. تحصیلاتم ولی هیچی واسم مهم نیست هیچی فقط اون حاضرم از همه زندگیم بگذرم بخاطرش 😓
الان اینو تو اینستا فرستاد برام دیگه فک نکنم تا صبح بخوابم 🥺🥺🥺🥺🥺🤩🤩