الان ۱۵ سالمه و هیچوقت فراموش نمیکنم ک باهام چیکار کردن حتی الآنم بازم تیکه میندازن و اذیتم میکنن حالم از شون بهم میخوره
الان بابام معتاد نیس ولی من متنفرم ازش چون خیلی از عمو هام میترسه و هیچوقت پشتمون نبوده بابام کار نمیکنه و فقط میخوابه خونه بیچاره مامانم داره خرج مارو میده مامانم خودش تنهایی یه مغازه لباس فروشی باز کرد
بابام نه فقط از عمو هام کلا از همه میترسه و خیلی بی غیرت و عوضی