نویسنده وسط خواب بیدار شده، جملات قشنگی به ذهنش اومده یه جا نوشته که یادش نره و صبح تکمیلش کنه، اما صبح یادش نیومد و همونو منتشر کرده
هشت سین 🌺 یک نفر نیست تو را قسمت من گرداند ؟ کار خیر است اگر این شهر مسلمان دارد 🌺 کی بشه که بگم شد 💜 یعنی میشه که بشه ؟ 💜 استرس گرفتم از نشدن دوصد استرس گرفتم از شدن 💜 ششمین سال انتظار 💜 من منتظر تو، تو منتظر چی ؟ 💜 در آستانه چهل سالگی، باز هم انتظار بهتر از اتمام 💜
یک جا گفته همیشه عمل کردن به اون چیزی که برات سخته به معنای موفقیت نیست
یه جای دیگه گفته من نمیتونم به حرف قلب و مغزم گوش بدم از نظر مردم این یه گناهه که به خواسته هات اهمیت بدی
در واقعه منظور اینه دچار آشفتگی یه روحی یه
لطفا لایک نکنید♥️🌸 نه تو می مانی،نه اندوه و نه هیچ یک از مردم این آبادی به حباب نگران لب یک رود قسم و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت غصه هم خواهد رفت آن چنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند...🤍🕊
درواقعه هدف یچیزیه که احتمالا اطرافیان یا کسی باهاش مخالفه و احساس گناه بهش میده
لطفا لایک نکنید♥️🌸 نه تو می مانی،نه اندوه و نه هیچ یک از مردم این آبادی به حباب نگران لب یک رود قسم و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت غصه هم خواهد رفت آن چنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند...🤍🕊