عموی جوونم فوت کرده اومد خونمون گفت فامیلا دارن میان ببینن تو رو
من دلم پر بود بهش گفتم ای خدا عموم تو سنی نبود براش خرما بیاریم من خوشم نیومد کسی واسه ختم بیاد خونمون ای خدا
بدش اومد رفت خونشون به شوهرم گفت زنش خوشش نمیاد ما بیایم به فامیلاشون گفته بود خونه میستن امروز کسی نره اونجا
الانم قهر کرده باهام
کاش نمیگفتم همچین چیزی