از اول ازدواجم پدر شوهرم شوهرو برادر شوهرم تو یه جا کار میکنن و کارخونه دارن شوهرم از بچگی پیش پدرش بوده و حقوق کارگر گرفته ،دوسال پیش برادر شوهرم با زرنگی و حیله برد تمام حسابهای کارخونه و واریزی رو زد به نام خودش ،یعنی هرچی پول میاد تو کارخونه میره به حساب اون و اونم به ما حقوق میده چن وقت پیش پدرشوهرم به ما و اونا خونه داد ولی موضوع از اینجا شروع شد که برادر شوهر و مادرشوهرم رفتن تمام وسایل خونشون رو نو خریدن و اسباب کشی کردن ولی دریغ از یه تومن که واسه ما هم یه چوب کبریت بگیرن جالا واحد ما خالی مونده و حتی پول نمیدن من کابینت بزنم که بتونم برم بشینم و یا بدم اجاره برادرشوهر م میگه نمیدم و احساس میکنم پدرشوهرم هم ازش میترسه اینجایی که نشستم خیلی داغونه حتی یه دست مبل هم نداره و سقفش ترک خورده وقتی بارون میاد چکه میکنه و بماند که طبقه چهارم هست و به زحمت خریدها رو بالا میبریم مادر شوهرم هم چون حسابها دست اونه وباهم خرج میکنن طرف اون پسرش رو میگیره پارسال پدرو مادرم رو از دست دادم و خیلی تنها شدم وزورم به اینا هم نمیرسه خیلی دلم گرفته اگه شما جای من بودید چیکار میکردید؟