بچه ها یه اقایی تو مجازی حدود یک ساله که پیگیرمه اینو همه دوستای مجازیم متوجه شدن از قبل سربعضی مسائل باهم صحبت کردیم ولی هم من هم ایشون خیلی سرد جواب همو دادیم اصلا ادمی نیست که به همه پیام بده و فوق العاده مغروره پارسال نزدیک عید بهم گفت ازتون خوشم اومده کلی دعوا کردم که چرا همچین چیزی میگین اصلا منو مگه چقدر میشناسین اونم گفت از طرز برخورد با اقایون و صحبت هاتون خوشم اومده اگر اجازه بدین هم من هم شما به خانودتون مطرح کنیم زیرنظر خانواده منم گفتم هرگز من به خانوادم چی بگم بگم یکی مجازی از من خوشش اومده...
یکم در مورد خودم توضیح بدم
«به نام خدا هستم،
از بچگی بزرگ شدم،
تو بیمارستان به دنیا اومدم،
صادره از شهرمون،
همونجا بزرگ شدم،
چند سال سن دارم،
بابام مَرد بود،
تو دوران کودکیم بچه بودم،
با رفیقام دوست شده بودم،
به دوست داشتن علاقه دارم،
قصد ازدواج نه دارم،
بعضی شبها که می خوابم
خواب می بینم،
تو خونمون زندگی می کنیم،
تا حالا نمردم و...»
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.