از دیشب فکرم درگیره
فقط خاک به سر من که بلد نیستم طرف بشورم بزارم کنار
مسیله اینه یه وسیله دست یه دختره دارم که فامیلمون هست
بهش پیام دادم گفتم من بیام وسیله ها رو دم در تحویل بگیرم فقط با نامزدم میام
آدرس هم بلد نیستم فقط شنبه می خواستم برم چون نامزدم اون روز آزاده و چون اهل این شهره همه جا رو بلده
به منم گفت تنها نرو می رسونمت سریع دم در تحویل بگیر خطر داره بلد نیستی تنها بری امن نیست اونطرفا
بنده خدا راست هم میگه خونه دختره اونطرف شهر هست
یهو دختره پر رو برگشت به قومیت نامزدم توهین کرد گفت دلم نمی خواد یه پسر ترک آدرس خونمون داشته باشه !
منم گفتم این پسر ترک نامزد کنه و بهتر از پسرای مشر وب خور و برنامه چین هست
( زدم به خودش چون هر شب مهمونی و ویلا و دور همی با پسرای معروف و بدنامه هست و همه چی می خوره الان زورش میاد نامزدم که تو عمرش دور منو برسونه منطقه ای که بلد نیستم و بهونه اش رو گذاشته ترکه )
یکی نیست بگه صاحب خونه ات ترکه و خونه ات رو از سر همین ترک ها داری ، همین خودت التماس من می کردی با نامزدم حرف بزنم یه پسر ترک برات پیدا کنه بعد الان چرت و پرت می گه
فوقش هم نمی خوای کسی آدرس پادشاهی آت رو بدونه بگو من نسبت به فلانی معذبم لطفا خودت بیاد
الان از دیشب فکرم درگیره حس می کنم باید بدتر جواب می دادم
دوستم می گه باید می گفتی من با هرکسی که دلم می خواد میام چون وسیله ام رو نیاز دارم
به نظر شما جوابش چی بود؟