متنفرم ازش . کاش ازش حامله نبودم . کاش دست خودم بود ک ازش باردار نباشم . دلم برای بچم میسوزه 💔
دوست ندارم قیافه نحسشو ببینم
دايم توی لجه باهام . خوتمو کرده تو شیشه . ذره ای درک نداره
به خاطر ویارهام دعوام میکنه . خواب آلو ک میشم غر میزنه ک چقدر میخوابی باید همین الان بیدار شی
الان هم حاملم هم سرماخوردم بردم دکتر اما انقدررر غر زد و گفت خرج گذاشتی رو دستم و مراقب نیستی که حالم ازش به هم میخوره .
کاش بمیرم خودم و بچم از دستش خلاص شیم 😔 الان اومدم توی پارک کنار خونه عین غریبا و بی کسا شستم