دلم میخواد ولی وقتی رفتاراشون رو میبینم سرد میشم . بعد مدتها رفتم اونجا مادرم کل یه ساعت رو با خالم حرف زد به منم میگه برو تو یه اتاق دیگه حرف بزن صدا رو درست نمیشنوم . یا میگه بیا با دختر خالت صحبت کن درست باهاش حرف بزنی 😑 اینا رو فراموش کردم و گفتم من حساس شدم ولی برای آرایشگاه رفتن خواهرم زنگ زده به عمه ام که باهاش بره در صورتی که ما سه تا خواهر هستیم یه تعارف به ما میزد
عزیزم بنظرم بایدباهاشون صحبت کنی بایدبدونه احساس خلاداری این که داری توخودت میریزی چیزخوبی نیس بنظرم به مامانت بگوفک می کنم مابایداولویت باشیم تابقیه چرامیذاری احساس کنم که بایدازشمافاصله بگیرم وشمامارودوست نداری
آخه پدرم خیلی مطیع مادرم شده . یه وقتایی که شوهرم ازم در مورد خانواده ام گله میکنه نمی‌دونم چی جوابش رو بدم الکی از خانواده ام دفاع میکنم . نمی‌دونم اونا چرا فکر میکنن ما چشممون دنبال پول اوناست . در صورتی که مادرم به خاله و داییم خیلی کمک مالی میکنه
من جای تو باشم آنقدر نمیرم خونشون و زنگ نمیزنم که خودشون جویای حالم شن !!!!
انقدر کمرنگ میشم ! به همسرم البته هیچی بروز نمیدم دلخوریمو هیچوقت
مگه میشه آدم به دخترش اهمیت نده !
مطمنی مادرته وقتی داره چیزی میپزه و مهمونی میده چجوری اون غذا از گلوش می‌ره پایین و اینکه دخترش نخوره واقعا تعجب میکنم
وقتی هم گله کنن بی معرفتی و اینا میگم به مامانم رفتم دیگه غریبه پسندم چشم دیدن عزیزامو ندارم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
8 ثانیه پیش
8 ثانیه پیش
9 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
