اینکه باهاش تماس بگیری و پیگیر احوالش باشی و مرتب بهشون بدون دعوت سر بزنی و صمیمی باشی جزو وظایف عروسه؟ اگه عروسی رفتار رسمی تری داشته باشه جز در مواقع بیماری و ضرورت زنگ نزنه و بیشتر صبر کنه دعوت بشه بره عروس بدیه؟؟؟ یعنی ما صرفا چون همسر پسرشون هستیم پس یعنی حق خاصی به گردن ما پیدا کردن که انقدر طلبکارن؟
هیچ رنجی بالاتر از این نیست که خوشبختی رو نداشته باشید که میتونستید داشته باشید!
من هرروز تماس میگرفتم عادتم شده بود ازخواب بیدارمیشدم یه تماس به مادرم ویه تماس به مادرشوهرم..جوری که انگار وظیفم شده یکروز دیرترمیشد میگفت انگاریه زنگی نزدی .بعد دیدم فقط ازمن توقع دارن عروسای دیگه اصلا ماهی یبارم بهش زنگ نمیزنن من کم کم دیگه کمش کردم الان شاید ماهی یکبارم نمیزنم..
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه
هیچ وقت بیشتر از احترامی که میبینی حرمت قائل نشو. وقتی میشناسیشون که چجور آدمایی هستن فاصله رو تا م ...
به خدا من قصدم همینه حتی دیگه حتی توقع و انتظاری از اونا ندارم و سعی می کنم در حد معقول احترام بذارم. ولی انقدر پشت سرم گلایه به شوهرم می کنن که اعصاب خوردیش به زندگیم می رسه و رابطه امون سرد میشه
هیچ رنجی بالاتر از این نیست که خوشبختی رو نداشته باشید که میتونستید داشته باشید!
به خدا من قصدم همینه حتی دیگه حتی توقع و انتظاری از اونا ندارم و سعی می کنم در حد معقول احترام بذارم ...
منطقی باهاش حرف بزن.
دقیقا من همین مورد واسم پیش اومد منم بهش گفتم ما یه خانواده جداییم درگیر زندگی خودمونیم تو سختی هم پدر و مادرت اصلا کمکون نکردن(شوهرم کاسبه و توی مشکلاتی مالی که پیش اومد واسمون خانوادش عین خیالشونم نبود) پس به اندازه احترام میگیرم و خارج از وظیفه کاری واسشون نمیکنم چون اونام نکردن اونم خدایی قبول کرد
به خدا من قصدم همینه حتی دیگه حتی توقع و انتظاری از اونا ندارم و سعی می کنم در حد معقول احترام بذارم ...
خب مستقیم انجام نده ذره ذره پیش برو یروز بهونه بچه بیار وقت نکردم یروز بهونه کار وخواب .تلفن قطع .شارژ نداشتم. بلاخره ذره ذره عادت میشه که نتونن به همسرتم گله کنن