اینو نوشتم که یادم نره چکارایی براش کردم سر اون از خودمم گذشتم اون شب آخر التماسش کردم ولی رفت ویس با گریه دادم ولی رفت...
من که فقط خودشو میدیدم بدون درنظر گرفتن حتی یه درصد منافع ولی رفت و ج.نده های دورشو و بمن ترجيح داد
برای یدیقه لاس بیشتر منی که بیشتر از خودش میخاستم و از دست داد🤍از یماه عزاداری به این نتیجه رسیدم
بیخیالی
خودمو زدم به بیخیالی کم کم داره عادی میشه برام و میگذرونم
الانم دارم کیک میپزم
من از حقم گذشتم تا عذاب لحظه کم باشه😚😅
امیر اونقدی نبودنت خوبه که ریدم تو همهی اون بودنات😂
شما در چه خالین