خانوام دلمو میشکنن نزدیک دوساله عقدیم خونمون اماده نیست پدرمم شرط کرده باید خونه خودمون حاضر شه
غم دوریه شوهرم ازیت میکنه دوس دارم پیشش باشم
خانوادم زخم زبون میزنن تو جمع مثالهای میزنن همش منم
خیلی خستع شدم شوهرم دوست داره بریم سر خونه زندگیمون ولی خب نمیشه پول نیست زمان نیاز داریم
واسم دعا کنید دلم خیلی گرفته متنفرم از دوران عقد