امروز همسرم از صبح که بیدار شده بود همش بد خلقی میکرد...بی دلیل به همه چی گیر میداد حتی چیزای کوچیک و بی دلیل...
ظهری هم که از سرکار اومد بازم تو خودش بود و حوصله نداشت یه کم بهش اصرار کردم بگه چی شده ولی میگفت چیزی نیست فقط بی حالم...
عصری یه کم میوه و تنقلات برداشتم و رفتم سرکار پیشش تا پیش هم باشیم و وقت بگذرونیم بلکه بهتر بشه ولی فایده ای نداشت...از مشتری گرفته تا رهگذر از نظر همسرم همشون حرص درار و لج درار بودن😁اصلا دلش نمیخواد به مشتریا جواب بده تا یه مشتری میخواست چونه بزنه از کوره در میرفت و میگفت آقا اصلا فروشی نیست برو از مغازه روبرویی بخر...خلاصه حسابی بداخلاق شده بود.
تو راه برگشت به خونه من تو سکوت بودم و میدونستم که الان دوست داره کسی باهاش حرف نزنه برگشت سمتم و گفت میدونم امروز هرکاری از دستت برمیومد کردی تا من حالم بهتر شه فکر نکن نفهمیدم ممنونم بابت توجهت ولی ما مردا هم بعضی وقتا مثل شما خانما پی ام اس میگذرونیم بااین تفاوت که شما خ.و.ن ریزی دارین ما نه😅 و شما توجه دوست دارین و ما سکوت تا بهتر بشیم.
بهش گفتم بگو برات چیکار کنم تا بهتر بشی گفت هیچی فقط بذار تو خودم باشم خودم خوب میشم.
اومدیم خونه و براش یه بشقاب گنده میوه پوست کندم و نشست جلوی تلویزیون مثل پسر بچه های کوچولو بشقابو گذاشته جلوش و لپاشو پر میوه کرده...
خواستم بگم این پسر کوچولوهای ریش دارم گاهی وقتا دوست دارن لوس بشن یا مورد توجه قرار بگیرن هواشونو داشته باشین بنده خداها تو این گرونی و وضع مملکت همه بار زندگی رو به دوش میکشن هرچی هم کمک حالشون باشیم فکر و خیال اصلی همیشه رو دوش اوناست...🍀