عالم بدون روی تو سامان ندارد
برگرد بی رویت عدالت جان ندارد
" اَینَ استقرَّت " صبح و شب ذکر لب ماست
دور از تو این دل میل بر رضوان ندارد
"وانظر الینا "ما همه محتاج هستیم
جز با نگاهت درد ما درمان ندارد
جدت صدا زد نامتان در بین مقتل
مظلوم چون او عالم امکان ندارد
شاهی که تنها مانده بین نیزه داران
راسش بریدن از قفا عطشان ، ندارد