طولانیه ولی لطفاً بخونید راهنماییم کنید
من الان بیست و یک سالمه و سه سال پشت کنکور بودم
سال اول با پکیج حرف آخر درس خوندم
اونم خیلی زیاد ولی اگه در جریان باشید. حرف آخر اصلا برای کنکور جواب نیست خصوصا برای ریاضی و فیزیک چون که خیلی نکته تستی درس میدادن
سال دوم که برای کنکور درس خوندم انقد تو شوک و خستگی سال پیش بودم که یه روز میخوندم یه روز نمیخوندم
سال سوم با یه روحیه خوب شروع کردم
وابستگی به مجازی رو کلا ترک کرده بودم
اما یه ماه بعد سال تحصیلی با شوهرم آشنا شدم😃خب چون مجازی آشنا شده بودیم و همسرم بعد یک ماه اومد خواستگاری تو این مدت خیلی استرس و نگرانی و دل مشغولی و دل تنگی و این جور چیزا پشت سر گذاشتیم با خانواده ها
همسرم خیلی تشویقم میکرد به درس خوندن
خودمم هر زمانی که شرایطش مهیا بود کم کاری نکردم ولی اصلا امادگی برای کنکورم خوب نبود
عید عقد کردیم از اونجا به بعد دیگه خیلی کم درس خوندم
کنکور اردیبهشتو دادم ولی اصلا رضایت بخش نبود
اصن دست و دلم به درس نمیره
ماهی یه بار کلا شوهرمو میبینم اونم در حد دو سه روز چون هشتصد نهصد کیلومتر فاصله داریم
حال روحیم اصلا خوب نیست
اکثر اوقات توی اتاق تاریک خوابم
همسرم پیشنهاد داده که یه مدت رها کنم درس خوندن رو
میگه تا سال دیگه کلا کتاباتو از جلوی چشمت جمع کن
چون سه سال پشت کنکور بودی و هیچ استراحت و تفریح طولانی مدتی نداشتی ذهنت خستس
دیگه هر چقدم بخونی بازدهی نداره
کلا رها کن
تو این پنج شیش ماه باشگاه ثبت نامت میکنم برو با چهار نفر دوست شو روحیت باز شه
کلاس خیاطی که دوست داری برو برا خودت لباس بدوز
مسافرت میریم
قشنگ استراحت کن بیرون برو کتاب بخون پادکست گوش بده
بعد که رفتیم خونه خودمون شروع کن درس خوندن
کنار خودم درس بخون چون همسرمم میخواد برا دکترا بخونه
نمیدونم کار درستیه یا نه
ولی واقعا الان اصلا توان درس خوندن ندارم
همش بی حالم
عصبی ام دلتنگم