تفریح های جوونا سر حالم نمیکنه
برای تفریحاشون حس میکنم خیلی پیر شدم و عنقم
ولی پارک رفتن وبازی های بچگونه دوست دارم
کافه رفتن دوست ندارم تفریح های جوون های امروزی رو دوست ندارم موزیک های رپ دوست ندارم هوا خوب بود بارون نم نم میومد
رفتیم بیرون من اونا رو ول کردم رفتن سرسره بازی اونا هم مجبور شدن بیان وایسن 😐 بعدم رفتم تاب بازی داداش کوچیکم مجبور شد بیاد حلم بده
من هنوز سی سالمم نشده
بعدشم باهاشون مسابقه دو گذاشتم
اون دوتا هم به خاطر افسردگی و روحیه من امروز سعی کردن باهام راه بیان
ولی احساس کردم بهشون خوش نگذشت فقط سعی میکردن من سر حال بیام
همین که من گفتم کلاس زبان دارم برمیگردم خونه سریع جفشتون گفتن باشه تو برو خونه درس بخون ما دور میزنیم بعدمیریم خونت
حس بدی گرفتم احساس کردم کسل و حوصله سر برم
اما طبق تاپیک قبلم و توصیه بچه ها من فقط تلاش کردم کار هایی که بهم حس خوب میده رو انجام بدم تا از افسردگی رها شم