من باردارم و اوایلشه ویار دارم همسرم تو این مدت خیلی کارا به عهده ش بود چون من به بو حساسم و هفته قبل مهمون داشتیم از شهرستان دوسه روز دوباره شنبه و یکشنبه هم یه مهمون داشتیم حالا فردا هم دوباره از شهرستان مهمون داریم دوسه روز همسرم میگن اذیت میشی حال نداری بگو نیان مگه نمی دونن تو بارداری باید استراحت کنی منم نمی دونم چیکار کنم روم نمیشه بگم نیاین چون زنگ زدن گفتن میخوایم بیایم از طرفی وقتی مهمون بیاد بقیه فکر می کنن من حالم خوبه و مشکلی نیست و... ممکنه پشت بند اونا هفته های بعدش دوباره مهمون بیاد منم از طرفی به فکر همسرمم هم از کاراش عقب میمونه هم خب بالاخره هر هفته خسته میشه به همسرم چی بگم که بفهمه من پشت اونم؟
بگو روم نمیشه دیگ بگو اون بگه نیان
چه آدمای بی فکری
این همه مهمون برای چی هی میان خونت ؟ دلیلش چیه؟
من باردار هم نباشم حوصله ندارم هی پشت هم مهمون بیاد خونم
اگه فامیل شوهرتن بگو مادرشوهرت زنگ بزنه سرصحبت باز کنه باهاشون که ویار داری حالت خوب نیست اگه فامیل خودت هستن هم مامانت زنک بزنه
الان نباید ب همسرت چیزی بگی
اونا میخواستن بیان باید میگفتی من یکم اذیتم انشالله یوقت دیگ خیلی راحت نباید بخاطر دیگران خودتونو عذاب بدین ک
اینا دیگه کی هستن
مگه کاروانسراست همش میان اونجا
بگو استراحت نیاز دارم ناراحت شدن
مهم نیست مهم خودتی و بچه ات
بنظرم از مامانت خواهش کن یه دورهمی بگیره با حضور اونا تو و شوهرت هم برید و عذرخواهی کنید
خودتم بدحال نشون بده حتی الکی
به مامانت بکو حالت خوب نیس سرحال نیستی
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
