۸۰ خورده ای سالشه ...یه ساختمونیم. صبح تا شب خونه است به همه چی گیر میده امروز دم در منو دیده میگه به پسره من نمیرسی صبح تا شب گشنه تشنه کار میکنه واسه شما شما ام پولشو حدر میدین اصراف میکنید ول خرجی میکنید خدارو خوش نمیاد کم خرج کن کم بخر بیچاره پسرم
در صورتی که اصلا اینجوری نیست من اصلا به شوهرم کم نمیزارم
به شوهرم زنگ زدم گفتم چقدر شماها نمک نشناسین من اینهمه به تو میرسم کم نمیزارم واسه هیچی . اگه از دستم اونقدر خسته شدین من اصلا مهریه ام نمیخام طلام نمیخام جهازمم واسه خودت هیچی.... طلاق منو بده با بچه ام برم یه گوشه بمیرم اینهمه ام حرف نشنوم
من وقتی دارم صدمو میزارم واسه زندگی اینکه یکی بیاد این حرفو بزنه داغون میشم