ببینید منو شوهرم آشنایی عاشقانه نداشتیم یه جورایی عشق همسرم اول یک طرفه بود بعدش مسائلی پیش اومد که مجبور به ازدواج با اون شدم اون دوستم داره توش شکی نیست مستقیم هم محبت میکنه من اوایل سکوت میکردم ولی الان نمی دونم چ طوری ولی محبتش بدجور نشسته به قلبم محبت میکنم قربون صدقه میرم ولی باور نداره منو با اوایل مقایسه میکنه فکر میکنه دارم فیلم بازی میکنم پوزخند میزنه میگه مرسی خر شدم محبت کنم همش اخم میکنه و عصبی میشه حتی کوچیک میزنه منو
چکارش کنم؟
عجب
بجای اینکه اون ب این فکر باشه
تو ب این فکری
هوف
اصن محبت نکن مغرور باش
میزنه تورو😐
یعنی چی
کمبود محبت داره
عذاب وجدان دارم نکنه من خودم باعثشم آخه اوایل رفتارم خوب نبود باهاش همش اذیت میکردم از قصد حرصش میدادم کم محلی میکردم بی احترامی میکردم مسخره میکردم اون فقط در مقابلش محبت میکرد
سعی نکن خودتو ثابت کنی بیشتر دور میشه ازت
بگو که عاشق ات نبودم !
دنبال بهانه بودم
هر خونه ای دعوا هس اونارو بهانه میکردم
بی پولی هاتو بهانه میکردم
اخلاق های بد ات رو بهانه میکردم و مهریه مو میزاشتم اجرا به چاک میزدم
خو هی چاخان میگی 😁 اسم کاربریت 😛
در عمل محبت کنید
کارهایی که علاقه داره و نشونه دوست داشتن میدونه براش انجام بدین
گذشت زمان مساله رو حل میکنه
بهش عملی محبت کن
غذاهای مورد علاقه شو بپز
ازش تشکر کن
برو کنارش بشین میوه پوست کن واسش
خوشگل کن واسش
با هم برید پیاده روی و ...
درکش کن
غر نزن
نامه عاشقانه..نمیدونی چ معجزه ای میکنه..بنویس و همه حرفاتو توش بزن فقط وجدانا نزن اوایل محلور بودم باهات ازدواج کنم.بگو دوست داشتم منم ولی الان احساسم با اون موقع قابل قیاس نیس
خودتون حس بدی بهتون دست نمیده ب مرد بگید قربونت برم؟ چ برسه ب اون
تو بجای این حرفا بگو هرچی شما بگی
سرور ما شمایی سایه سرم شمایی
اگ دیگ این حرفو زد
مرد محبت و قربون صدقه میخواد چبکار اونم از طرف ی زن ک درواقع مرد باید حامیش باشه !
ثابت نکنی بهتره بیشتر قدرت رو میدونه
علاقه تو بروز بده مثل خودس باس
