باهاشون کم رفت و آمد میکنم حالا امشب بعد چند وقت اومدم همش تیکه بارم میکنن حالم بد میشه اعصابم بهم میریزن عه
مشکلشون چیه خب
چه تیکه ای
تمیدونم مشکلتون چیه ولی به خودت نگیر یه گوشت در باشه یه گوش دروازه
همون ارتباط کمم تموم کن خونوادع باید بهت ارامش بده ن اینک اذیتت کنه
منم مامانم خیلی اذیتم میکنه هر چند ماه یبار میرم خونه شون راهم دوره ولی از دماغم میارن
منی ک قطع رابطم نه ب میل خودم.مث شما ازبس ک ندیدنم و فرق گذاشتن
منم حالم از خواهرم بهم میخوره
چاره چیه غیر تحمل و البته رفت و آمد کوتاه و کم
منم.. چرا این حس روداری؟
حسوددددد به ظاهر خوبیما ولی بعضی وقتا نشستم دارم‌یکاری میکنم یهو یجوری نگاه میکنه حس میکنم دشمنشم دیدی بعضی وقتا یکی بهتون نگاه میکنه میفهمی خوشش نمیاد ازت همونجوری بخدا
این یکیش سرپول و چیزی هم همینجور دقیقا
من خبر نداشتم دیروز نامزدش بهم گفت ک به آبجیت گفتم ک تو میای دانشگاه آزمون میدی اگ چیزی لازم داری بهم بگی آبجیت دعوام کرده ک آره لازم نکرده
دلم خونه بخدا خدا بخواد برم انشالله برا دانشگاه یه شهر دیگه
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
