دختر دایی من مریض بود و بستری بود، دو تا بچه شیرخوارگاه رو هم اورده بودن.
همراه هاشون، داوطلب بودن.
گفت اسمم اونجاست، موقعی که کار این مدلی پیش بیاد و مربی های خودشون نتونن بیان، به ما زنگ میزنن.
همراه بود دیگه دو تا نوزاد بودن، مثل مادر همراه، کاراشون میکرد و ....
این شیرخوارگاه تو محله خودمونه، تو تهران منطقه ۱۷.
تو این مراکز اتفاقا ، از داوطلبها استقبال میشه.
یا یه بار مادرشوهر خواهرم، کلی لباس نخی داشت میدوخت، گفت مال یه مرکز نگهداری از معلولین، خودشون پارچه رو دادن و من فقط میدوزم براشون، اون مرکز تو جاده قم یه جای خیلی پرت و بی بضاعتی بود که مدیرش از اقوام خودمونه