کاراموزی بهداشت بودم.دختره همسن من بود ولی من چند روز بزرگتر بودم ۲۰ سال و ۱۰ ماهمه
اومده بود برا واکسن ۱ سالگی بچه اش با شوهرش
بعد خیلی اروم و متین بود و حس میکردم یکمم ساده بود شاید بیشتر از یکم
بعد شروع کرد بچه اشو شیر داد..
هی با خودم مقایسه میکردم که چقدر فرق داریم.
من چقدر با اون قضیه ازدواج و شیر دهی فاصله دارم.
بعد من هنوز برا خودم عروسک میخرم و اصلا به ازدواج فکر نمیکنم(ولی هیلی راحب طرفم کجنکاوم)
هنوز لوسم و زود به زود گریه میکنم
به استقلال و شاغل شدن فکر میکنم
نه مسیر من درسته نه مسیر اون فقط ۲ تا مسیر متفاوت رو توصیف کردم