ما هر دومون ازدواج دوم مون بود ، من اصلا دنبال مادیات و زندگی لاکچری نبودم فقط دنبال یه آدم درست و حسابی بودم با زندگی معمولی ، با شوهرم آشنا شدیم و بدون هیچ جشنی با یه حلقه نقره عقد کردیم رفتیم سر زندگی مون ، مهربونه خیلی دوسم داره اخلاقش خوبه ولی بعد از دوماه فهمیدم قبل من ی زنی رو صیغه کرده بوده باهاش زندگی میکرده کلی مسافرت بردش برا اون حلقه طلا گرفته بوده و خلاصه به ازدواج ختم نشده بود و کات کرده بودن ، شاید بگید گذشتش بوده ولی من خیلی حساسم و باردار هم بودم وقتی فهمیدم نابود شدم الان که ۷ ماهه از اون قضیه میگذره هنوز نتونستم هضمش کنم چون دوست داشتم به من میگفت بعد من تصمیم میگرفتم ، الآنم خودمون دوتا باهم مشکل خاصی نداریم ، ولی به شدددددددت مشکل مالی داریم در حدی که حتی پول نون خریدن نداریم کرایه خونمون عقب افتاده ، نفقه پسرش که از همسر سابقشه رو من از بابام گرفتم دادم چون تهدید کرد که شکایت میکنه بچه ها شاید بگید باید کنارش می موندی ولی ۷ ماهه دیگه خسته شدم باردارم ضعف میکنم هیچی تو خونه نیست بخورم خیلی فشار روحی روم بود دیشب حال روحیم خیلی ریخته بود بهم بیدارش کردم گفتم حالم بده محل نذاشت منم صبح بیدار شدم اومدم شهر خودمون پیش خانوادم الآنم از صبح بهم هیچ زنگی نزده ، به نظرتون من زنگ بزنم یا نه ؟
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه
ببین حق داری به ستوه اومدی ولی تنهاش نزار مردا این روزا خیلی سخت دارن میگذرونن خیلی سخته خدا با عث این گرونیا وبی پولیا را لعنت کن هواشا بیشتر داشته باش خیلی سختهههه
نه دیگه ..بزار ببین واقعا ارزشی داری براش ... متنفرم از این مردها که برای دوست دختر و فلان خودشون رو میکشن و همه جوره خرج و بیرون رفتن داشتن ..و الان زن بچه شون حسرت کوچیک ترین چیز رو میخورن و رنگ آسمون رو نمیبینن و افسرده و مریض شدن
معتاج دعا خیرتونم.یه صلوات بفرستید لطفاً.. تا کفش کسی رو پات نکردی در مورد راه رفتن اش قضاوت ..نکن ..