یه ماهی میشه نامزدیم بهم زدم و الان خاستگار برام اومده
مستقیم با خودم صحبت شده قبلا اگر خلستگاری بود با خانوادم حرف میزدن اما الان به خودم گفتن و منم زمان خاستم برای فکر کردن
الان نمیدونم به چی باید فکر کنم چیو باید در نظر بگیرم
از لخاظ روحی روانی احساس میکنم اصلا امادگی ازدواج ندارم احساس میکنم صبر و تحمل یه زندگیو ندارم
از طرف دیگه نمیدونم ردش کنم یا نه
احساس میکنم موقعیت های بهتری تو زندگیم برام پیش میاد
از طرفیم میگم شاید دیگه موقعیت اینجوری پیش نیاد
خودمم نمیدونم تو مغزم چی میگذره
حتی دلم واسه خانواده نامزد سابقم میسوزه میگم گناه دارن
نمیدونم بخدا قاطی کردم رسما