نامزدم عقدیم
بخاطر شغل و محل خدمتش مجبوره دوسال با دوستاش بمونه تو خونه یعنی تاعروسیمون
بعدمن امروز قهر بود باهاش نیم ساعت پیش زنگ زدم
گویا من وقتی زنگ زدم اینا داشتن بازی میکردن همیشه شبا پاسوری مافیایی چیزی بازی میکنن یعنی مختص امشب نبود
طوری که من شبا نمیتونم با خیال راحت با نامزدم بحرفم
من که زنگ زدم ذاتا ازش دلخورم بودم ...اون هی گفت عاشکم دوستام منتظرن برم فردا بزنگم بهت
منم حرصم گرفت که چرا همیشه دوستاش الویت اولنبهش گفتم جرات داری قطع کن بعدم حرف نزدم
اون هی صدام کرد من چون قهر بودم حرف نزدم
نامزدمم عادت داره تا من نگم خدافظ قط نمیکنه
از اونور دوستش داد زد قط کن بیا بابااااا ( این دوستش یکمم لوتی طوره) دقیقا بااین لحن و باداد
من ک اینو شنیدم بهم برخورد و خودم قط کردم بعدش چند بار
پشت سر هم نامزدم زنگ زد من برنداشتم
دفعه اخر برداشتم بهم گفت که علی این چه حرفی بود به خانومم گفتی انگار ک داره بااون حرف میزنه بعدم گفت علی معذرت خواهی میکنه اما من صدای علیو نشنیدم
اخر سرم گفت برم برم منم ک دیدم بازوره و میخواد بره گفتم گمشو برو و الان قهرم
و یع مدت طولانی میخوام قهر باشم