این پسره مامانش منو جایی دیده یکم حرف میزدیم و اینها سر یه موضوع الکی شمارم گرفت کم کم سر صحبت باز کرد که پسر دارم تو دختر خوبی هستی دلم میخواست یکی مثل تو واسش بگیرم که فلان و بهمان و غیره ای ...
خلاصه اصرار کرد و یکی دوبار با همین مادره قرار گذاشتیم مادر منم امد
بار سوم گفت بیا فلان جا پسرمم میاد اومد دیدمش پسره خوشش اومد منم همینطور ...
بعد با پسره از طریق واتس اپ حرف میزدیم چتی که آشنا بشیم
اون ۲۹ هست من تازه شدم ۲۸
خونه داره وضع مالی عالی ماشین داره باباش رستوران داره
خودش شغل ازاد خواهرش انگلیس .
الان بقیش میگم اماده است کپی میکنم میذارم .