سلام من دوساله ازدواج کردم و دوسال هم تو عقد بودم.
از همون اوایل عقد مادرشوهرم مدام به من دستور میداد بیا ظرف بشور بیا غذا درست کن بیا چایی بریز و این بین دلخوری ایجاد کرد
دوم اینکه تو روابط من و شوهرم مدام میومد وسط و هرجا می رفتیم تماس می گرقت و...
پارسال عید هم رفته بودیم شهرستان خونه پدرمادرم یک هفته اونجا بودیم وقتی برگشتیم مادرشوهرم گریه و جنگ و بحث راه انداخت که چرا رفتید یک هفته موندید و به پسرش می گفت تو دیگه اون طرفی شدی و...
هر سری اومدم با مادرشوهرم صحبت کنم شوهرم مدام میگه سکوت کن بگذر چیزی نگو
والا بخدا دیگه دارم افسرده میشم.
مادرشوهرم یک ماهی هست عروس جدید گرفته و دیشب برای اولین بار شام با جاریم خونه مادرشوهرم بودیم.جاریم اصلا سمت شستن ظرفا که نرفت و اومد مثل مهمان نشست مادرشوهرم اصلا بهش نمیگه بیا ظرف بشور و...خیلی هم احترام میکنن بهش
منم نرفتم بشورم تو جمع کردن سفره کمک کردم و اومدم نشستم بنظرتون باید رفتارم چطور باشه
من ناراحت شدم از این نوع رفتارها.
من و شوهرم خونه خانوادم شهرستانه میریم مادرشوهرم چندبار زنگ میزنه که کی میایید و...
دیگه واقعا خسته شدم و دوس دارم به روشون بیارم و بگم اذیت شدم
شوهرم مدام میگه سکوت کن هیچی نگو